جوشكارى شد .نعمت‏ اللّه  ضمن اين‏كه روزها كار مى ‏كرد و پدر خويش را در اداره زندگى كمك مى‏كرد ، تصميم گرفت شبانه به تحصيلات خود ادامه دهد . لذا در مدرسه شبانه ثبت ‏نام نمود و دوره راهنمايى را به پايان رساند با اوج‏گيرى نهضت اسلامى ايران در سال 56  و 57 ، نعمت‏ اللّه  در راهپيمايى‏ها و تظاهراتى كه عليه رژيم منحط پهلوى صورت مى‏گرفت ، شركت فعّال داشت پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايشان به‏همراه ديگر جوانان براى آرامش و امنيّت شهر خصوصا حفظ انقلاب اسلامى ، شب‏ها را در پايگاه‏هاى محلّى حضور يافته و در كوچه‏هاى شهرمان به پاسدارى مشغول بود  با آغاز جنگ تحميلى از سوى عراق عليه ايران ،

به فرمان امام خمينى (ره)، در‌‌‌ دوره‏هاى نظامى شركت كرد . سپس در 15/6/1360 از طريق بسيج قم به جبهه‏ هاى حق عليه باطل عزيمت نمود . در عمليّات ثامن‏الائمّه(حصرآبادان)شركت كرد سپس در 15/8/1360 به جبهه كردستان اعزام شد و به مدّت دو ماه در آن خطّه از ميهن اسلامى با منافقين و اشرار و ضدّانقلاب شجاعانه جنگيد او در 21/11/1360 در يكى از گردان‏هاى تيپ المهدى سازماندهى شد و مدّتى را در خطّ پدافند هوايى شركت كرد و پس از اتمام دوره ، در عمليّات فتح ‏المبين حضور يافت  در 7/2/1362 از طريق بسيج كاشان ، عازم جبهه‏ هاى جنوب شد و در يكى ازگردان‏هاى تيپ عاشورا سازماندهى گرديد و توفيق يافت تا در مرحله دوم ازعمليّات بيت ‏المقدّس  (فتح خرّمشهر) شركت نمايد در روز عمليّات ، دشمن بعثى براى بازپس گرفتن مواضع از دست داده ، پاتك مى‏نمايد كه در اين مرحله ، ايشان به‏وسيله موج انفجار گلوله‏اى مجروح گرديده وجهت مداوا به يكى از بيمارستان‏هاى اراك منتقل مى‏گردد . نعمت‏ اللّه  براى ادامه مداوا مرخص شدند ولى ايشان جبهه را براى ادامه استراحت بر منزل ترجيح داده و راهى اهواز مى‏شود و پس از خدمت كوتاهى خود را به گردانش در لشكر 25 كربلا معرّفى مى‏كند . او در مرحله سوم عمليّات شركت مى‏كند و با آزادى خرّمشهر پيروزى ديگرى را براى ملّت قهرمان ايران به ارمغان مى‏آورد مجدّدا در تاريخ 22/4/1361 در عمليّات رمضان شركت مى‏كند كه در اين
عمليّات تيرى به كتفش اصابت مى‏كند و در يكى از بيمارستان‏هاى يزد بسترى
مى‏گردد ولى پس از بهبودى ، مجدّدا به لشكر نجف اشرف و در گروهان هلى‏برن
سازماندهى مى‏شود. در 10/8/1361 كه عمليّات محرّم آغاز شد ، نعمت‏ اللّه  به همراه گروهان هلى‏برن در اين عمليّات شركت كرد . او در عمليّات والفجر 1 نيز به ‏عنوان  مسئول دسته گردان يا زهرا  عليها السلام  در لشكر امام حسين  علیه السلام شركت مى‏نمود و مجدّدا در تاريخ 10/2/1362 عازم جبهه‏ هاى حق عليه باطل مى‏شود و در گردان امام باقر  علیه السلام به ‏عنوان  مسئول دسته خدمت مى‏نمايد. 

اين رزمنده نستوه در 27/7/1362 در عمليّات والفجر 4 در منطقه مريوان
شركت كرد. او با توجّه به اين‏كه از ابتداى تشكيل بسيج ، يكى از نيروهاى فعّال در پايگاه‏هاى بسيج بود و به‏علّت اين‏كه چندين نوبت به جبهه رفته بود و در پايگاه فعّاليت داشت ، به سپاه علاقه پيدا كرده و در 1/10/1362 عضو رسمى سپاه مى‏گردد .     نعمت‏ اللّه  در تاريخ 27/3/1363 به لشكر امام حسين  علیه السلام اعزام و در گردان امام محمّد باقر  علیه السلام به ‏عنوان  فرمانده گروهان مشغول خدمت مى‏شود او هر گاه از جبهه مى‏آمد ، در پايگاه حضور پيدا مى‏كرد و كمك‏هاى مردمى را جمع‏آورى نموده و براى جبهه‏ ها مى‏فرستاد . او اخلاقى شايسته داشت و زياد حرف نمى‏زد و اگر خاطره‏اى از جنگ تعريف مى‏كرد ، اگر مربوط به خودش بود ،آن را به ‏عنوان  فعّاليت رزمندگان نقل مى‏نمود .    سرانجام آن بى‏قرار لقاى يار ، در عمليّات والفجر 8 درحالى‏كه غسل شهادت
نمود و لباس مقدّس سربازى را بر تن كرد ، وارد عمليّات شد و به آرزوى ديرينه
خودش يعنى شهادت در راه خدا نائل آمد .

روحش شاد ، يادش گرامى و راهش مستدام باد