{نام : رمضانعلى
{ نام خانوادگى : قندى آرانى
{ فرزند : رضا
{ تاريخ شهادت : 16/8/1361
{ محلّ شهادت : موسيان عين خوش ـ عمليّات محرّم
{ نوع عضويّت و شغل : بسيجى ـ قالىباف
{مكان دفن : گلزار شهداى امام زاده محمّد هلال بن على علیه السلام آران
رمضان على در اول تير 1331 در آران متولّد شد و زندگى پررنج و مشقّت خود را
با ايمان به خدا جلا داد و در صحنههاى سياسى حضور داشت .
كار روزانه و تحصيل شبانه ، فراهم نمودن مخارج زندگى ، شركت در انقلاب ،
رفتن به جبهه همگى نشان از زندگى شرافتمندانه و اسلامى او دارند .
او براى فراگيرى علم وارد جهاد فرهنگى گرديد . تا اين جهادش زمينهساز
جهادى ديگر باشد . او در دو سنگر فعّاليت داشت . روزها به مدرسه مىرفت و
عصرها يار و ياور پدر در امرار معاش و گذراندن زندگى بود تا اينكه زمان سربازى
فرارسيد .
در اين دوران نيز به فكر پدر و مادر خود بود و مقدار پولى كه به او مىدادند ،
براى خانواده مىفرستاد و او به حق مصداق اين آيه بود : «بالوالدين احسانا» .
رمضانعلى تا سوم راهنمايى را با موفّقيت و بهطور شبانه گذراند ، اما به علّت
شروع جنگ تحميلى با گذراندن دوره آموزشى رزمى به جبهه اعزام شد و در
عمليّات فتح المبين و آزادسازى خرمشهر شركت كرد .
او پس از دو ماه به وطن بازگشت و در پشت جبهه به فعّاليت پرداخت و تا نداى
امام خمينى كه فرمود : «داوطلبها بيشتر بروند» را شنيد ، گفت : بايد بروم و
دوباره اعزام شد .
پس از يك ماه ، عمليّات محرّم آغاز گرديد و او موفّق شد در سه مرحله از
عمليّات شركت كند ، اما در پايان مرحله سوم در ساعت 3 بعد از نيمه شب در
هنگام كندن سنگر ، ناگاه خمپارهاى از متجاوزان پليد بعثى شلّيك و باعث شهادت
او گرديد و به او فرصت وصال معبودش را داد .
روحش شاد و راهش مستدام و پررهرو باد !
«فرازى از وصيّتنامه شهيد رمضانعلى قندى »
درود بر پيامبر خاتم و درود بر خمينى روح خدا و درود بر شهيدان صدر اسلام
تاكنون .
خدايا ! با نيرو و قدرتى كه به من دادهاى در اين مقطع از زمان از آن استفاده
مى كنم و دين مبين اسلام را تا جايى كه بتوانم حمايت مى كنم ؛ با وحدت و
يگانگىيى كه بين مسلمين جهان انشاءاله مىباشد ، نخواهم گذاشت كه ابرقدرتها
خدشهاى بر اين اسلام عزيز وارد سازند و تا خون در بدن دارم به دنبال راه شهيدان
گرامى در نزد خدا و رسول خدا ادامه داده و پيرو راهشان مىباشم .
پدر و مادر مهربانم ! تا زمانى كه در زندگى شما بودم چيزى به شما نرساندم و
گاهى از اوقات شما را ناراحت كردهام ، اميدوارم كه مرا ببخشيد و حلال كنيد .
اى همسر عزيزم ! مرا حلال كن و فرزندانم را به مدرسه بفرست و در هر رشتهاى
كه آنها استعداد بيشترى دارند ، ثبت نام كن و مقدارى روزه و نماز قضا دارم كه
برايم بهجا آوريد و از شهادت من ناراحت نباشيد و گريه و زارى نكنيد ؛ فقط براى
امام حسين علیه السلام و يارانش گريه كنيد كه براى دين سختترين شرايط را گذراندند و
راه سعادت را پيمودند و تاكنون كه اين راه ادامه دارد براى ما و آيندگان سرمشق
مىباشد .
تو اى مادر و همسر گرامى ! يك موقع دهنكجى نكنى كه باعث خشم خدا گردد
و اين راه سعادت و خشنودى بهطور كامل نصيب من نگردد .
هر كس طلبى دارد ، همه را بپردازيد و فرزندان عزيزم و شما را به خدا
مىسپارم .
والسّلام عليكم و رحمه اللّه و بركاته
رمضانعلى قندى
برچسب : نویسنده : حسین سربلوکی آرانی shohadaevaliasr بازدید : 746